زمینه های قیام جاودانه امام حسین (ع)

قیام  امام حسین (ع) اهدافی داشت که بسیا منطقی بود .....

عوامل زمینه ساز قیام عاشورا
 

1- کنار گذاشتن وصایای نبی اکرم:
 

پیامبر اعظم (ع) به عنوان رهبر تیزبین وبصیر امت بی خوبی حوادث دردناک پس از خویش را پیش بینی می کرد وبه عنوان ناصح ودلسوز امت راه نجات را پیش روی امت گذارد که آن عبارت بود از : « تمسک به قرآن وعترت» به عبارتی دیگر پیامبر اسلام راه نجات امت از بحرانها را تمسک به قرآن وعترت می دید.
درحدیث متواتر می فرماید: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب ا. . . وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلو ابدا وانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»
همانا من دو یادگار گران بهاء را در بین شما باقی گذاردم. یکی کتاب خداست وآن دیگری عترت من. تا زمانی که به این دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد واین دو تا قیامت تفکیک ناپذیرند.
دراین روایت شریف راه رهایی امت از فتنه ها، تمسک به کتاب وعترت معرفی شده است. یعنی صرف دم زدن از کتاب یا عترت کافی نیست. آنچه مهم است عمل به کتاب خدا وپذیرش رهبری ولایت عترت است.
«غربت قرآن وعترت» یک وجه تشابه قرآن وعترت است به عبارت دیگر وجه تشابه قرآن وعترت، غریب بودن آنان است. همانگونه که در قرآن مهجور شد، امام علی (ع) وفرزندان معصومش نیز تنها ماندند.
امام علی (ع) فرمود: من از زمان وفات پیامبر (ص) پیوسته مظلوم بوده ام.
قرآن کتاب تمام قرون واعصار است وامامان نیز هدایتگر همه نسل ها، نه قرآن کهنه خواهد شد. نه عترت بالاتر آن که، گذشت زمان جلوه های بیشتری از قرآن وعترت را به نمایش می گذارد.

2- رنگ باختن معنویات.
 

از عوامل مهم زمینه ساز حادثه عاشورا کم رنگ شدن معنویات درجامعه آن روز مسلمانان بود.
مقام معظم رهبری می فرمایند:
دوعامل ازعوامل اصلی این گمراهی وانحراف است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن صلات و نماز است وعامل دوم «اتبعوا الشهوات» است، یعنی دنبال شهوترانی ها وهوس رانی ها و دریک جمله دنیا طلبی ها رفتن وجمع آوری ثروت ومال بودن والتذاذ وبه دام شهوات دنیا افتادن و. . .
معنویت: یعنی دعوت انسانها به خداوند. روح اصلی تمام انسانها بود. و جامعه مطلوب اسلامی، جامعه ای است که ستون فقرات همه برنامه ریزی هایش را این اصل تشکیل می دهد. متأسفانه پس از پیامبر اسلام (ص) با انحراف سیاسی و فرهنگی که به وجود آمدبه تدریج معنویت رنگ باخت. ارزشهای الهی جای خود را به ارزشهای مادی داد. در زمان پیامبر به سوی جهاد و ایثار بود. اما بعد از حضرت، مسابقه به سوی دنیا ومتاع ناچیز آن بازار گرم گرفت.

3- افول غیرت دینی:
 

یکی از عوامل زمینه ساز عاشورا«افول غیرت دینی » بود.
«غیرت» یعنی دفاع از محبوب در برابر متجاوز، غیرت دینی، یعنی اجازه تجاوز به حریم دین به هیچکس ندادن، داشتن خشم مقدس در برابر متجاوزان به حریم دین، تلاش گسترده در راه نشر، امر به معروف ونهی ازمنکر وتولی وتبری، داشتن روحیه دفاع از دین وآماده فدا کردن همه هستی در راه آن.
در روایات غیرت دینی که نوعاً از آن به امر معروف ونهی از منکر یاد شده است. مایه قوام دین، برترین اعمال، مایه استحکام جبهه ایمان، مایه ذلت دشمنان دین، مبنا برپایی احکام دین، راه انبیاء، مایه آبادانی زمین و. . . معرفی شده است.

4- تساهل وتسامح در دین:
 

نقطه مقابل: غیرت دینی» تساهل وتسامح در دین بر مبنای معامله گری بر سر دین است. چه در اصول وچه در فروع، حوزه اصلی این نوع تساهل وتسامح در وادی سیاست بود. بعداً به وادی دین کشانده شد.
طرفداران این معناازتساهل، آگاه یا نا آگاه به تحریف دین پرداخته وسرانجام مردم را از دین جدا خواهند کرد. قرآن وروایات وسیره پیامبر وامامان به مبارزه با این معنا از تساهل پرداخته اند.

اهداف قیام عاشورا
 

الف) اصلاح مفاسد ؛ هدف اصلی قیام امام حسین (ع) «احیای سنت پیامبر(ص)»
 

با توجه به سخنان آن حضرت، اصلاح امت از جمله مهمترین اهداف قیام ایشان به شمار می رود. چنان که در وصیت ایشان به برادرش محمد حنفیه آمده است: من نه برای گردش وتفریح خروج می کنم ونه برای اینکه فسادی روی زمین راه اندازم وظلمی کنم. بلکه فقط برای اصلاح امت جدم و پدرم خروج می کنم.
بنابراین با توجه به فرمایشهای امام حسین (ع) مصداق «اصلاح» : اجرای حدود الهی، تقسیم عادلانه بیت المال مسلمین و امکانات اقتصادی، اداری وقانونی میان مردم، مبارزه با تبعیضهای قومی وحزبی و. . . بود. امام حسین (ع) قیام کرد تا این فسادها را براندازد.

ب ) امر به معروف ونهی از منکر :
 

امام حسین (ع) پس از طلب اصلاح در امت جدش، امر به معروف ونهی از منکر را از جمله اهداف قیام خود معرفی می کند. (وان آمرو با المعروف وانهی عن المنکر : واین که امر به معروف ونهی از منکر کند) با نگاهی به تاریخ آن روزهای سرزمین های اسلامی در می یابیم که سنت نبوی پس از گذشت کمتر از نیم قرن در مسیر انحطاط افتاد وامت به خاطراختلافات صحابه وبرداشتهای دینی گوناگون از سیره رسول خدا (ص) پراکنده شدند. اینجاست که امام فریاد می زند: «مگر نمی بینید که حق دگرگون وباطل روی کارآمده است. » به گونه ای که اهل بیت پیامبر (ص) که آیه تطهیر، حدیث ثقلین وصدها آیه و روایات دیگر درباره آنان وارد شده است. کافر و طغیانگر قلمداد می شوند.  

ج) نجات اسلام:
 

با روی کارآمدن بنی امیه واهداف شوم آنان برای از بین بردن اسلام از پهنه گیتی، از آغاز رسالت پیامبر(ص) و در ادامه آن به گونه ای بود که می توان ادعا نمود که هر نقشه شومی که پیامبراکرم(ص) ومسلمانان را تهدید می کرد به صورت مستقیم ویا غیر مستقیم توسط بنی امیه راهبری می شد وریشه تمام کجروی ها، خانه ابی سفیان بود.
آنان پس از رحلت رسول خدا(ص) با دسیسه های گوناگون دربرابر جانشین بر حق رسول خدا و اهل بیت آن حضرت به رویارویی برخاستند. فرزند رسول خدا برای نجات اسلام جان خود را فدا نمود وبهای خون ایشان نجات اسلام ناب محمدی (ص) گردید.

د) فداکاری برای حفظ دین:
 

عاشورا پیام ها و درسهایی دارد. عاشورا درس می دهد که باید برای حفظ دین فداکاری کرد. در راه دین باید گذشت. درس می دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر وجوان، امام و رعیت، همه با هم دریک صف قرار می گیرند و جبهه دشمن با همه توانایی های ظاهری، بسیارآسیب پذیر است. درس می دهد که در دفاع از دین بیشتر از همه چیز برای انسان بصیرت لازم است. بی بصیرت ها فریب می خورند ودر جبهه باطل قرار می گیرند. بدون اینکه خود بدانند. همچنان که در جبهه ابن زیاد کسانی بودند که از فساق فجار نبودند. بلکه از بی بصیرت ها بودند. (برگرفته از کتاب «امانتداران عاشورا» در بیانات مقام معظم رهبری - 1378)

فلسفه قیام عاشورا:
 

در زیارتی از زیارتهای امام حسین (ع) که در روز اربعین خوانده می شود، جمله ای بسیار پرمعنا وجود دارد وآن این است که «وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادی من الجهاله» فلسفه فداکاری حسین بن علی دراین جمله گنجانده شده است. زیرا به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو؛ این حسین تو؛ خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات دهد«وحیره الضاله» مردم را ازسرگردانی وحیرتی که درگمراهی است نجات بدهد.
اگر امام حسین (ع) نیز به این فداکاری وجانفشانی عظیم و شگرف اقدام نمی کرد، دین اسلام با تلاشهایی که اموی ها مصروف می داشتند به صورت دین و آیین اموی در می آمد، تعالیم چنین آیینی عبارت بود از: فساد در زمین، ارتکاب هرگونه منکر وکار زشت، هتک حرمت ها، تجاوز به ناموس مردم، خونریزی و امثال آنها؛ درحالی که اسلام آمد تا این گونه کارها را ریشه کن ساخته، میکروب و جرثومه آن را از بین ببرد و پیکر جامعه را از امراض کشنده ومرگ زای آن تطهیر کند.
ابوعثمان جاحظ دراین خصوص می گوید: «بنی هاشم از آن جهت بر بنی امیه می بالید که کعبه را ویران نکردند وقبله را دگرگون نساختند ومرتبت رسول خدا را فروتر از خلیفه و جانشین او قرار ندادند. . . . واوقات نماز را جابجا نکردند. . . . وبر روی میز رسول خدا به خوردن و نوشیدن نپرداختند و حرم خدا را غارت نکردند و به ناموس مسلمانان از رهگذر اسیر کردن آنها تجاوزننمودند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد