در شعر آیینی، سر و کار ما با ذوات مقدّسی است که خداوند به طهارت آنان گواهی داده است و در شعر عاشورا از شهدایی صحبت می کنیم که در میدان جانبازی و عرصه شهادت، فرشتگان آسمان را به حیرت واداشته اند، و صدها نکته ارزشی دیگری که شاعر آیینی، وظـیـفه به تصویر کشیدن آنها را دارد ولی (ادب مقام) هم ایجاب می کند که از به کار بردن واژه ها، و ترکیباتی که در شأن آل اللّه نیست، پرهیز کنیم.
بـه بـیـان دیـگـر، اگـر در حـوزه شعر آیینی با محدودیّت هایی که برای شخصیّت های عـادی وجـود دارد، رو به رو نیستیم و گستره های ارزشی کران ناپیدایی در منظر ما قرار می گیرد، ولی مجاز هم نیستیم که در تبیین عظمت و منزلت این شخصیّت های استثنایی، از واژه های معمولی و ترکیبات پیش پا افتاده استفاده کنیم.
نبایدهای شعر عاشورایی گـفـتـیـم کـه بـرخـی از مـؤ لّفه های شعر عاشورایی جنبه (نهیی) و (پرهیزی) دارند و شاعر آیینی موظّف به رعایت آنها است. ایـن (نبایدها) حکم خطهای قرمزی را دارند که شاعر در قلمرو شعر عاشورایی با آنها رو بـه روسـت و عـبـور از (خـطّ قـرمـز) بـه مـعـنـای عـدم رعـایـت یـکـی از ایـن اصول بازدارنده است. این (نبایدها) را می توان بدین گونه توضیح داد: 1 ـ پرهیز از (کلّی گویی) و (اوصاف کلّی) که به (شعاری شدن) شعر، می انجامد. 2 ـ پـرهـیـز از بـه تـصـویـر کـشـیدن (شنیده ها)، خصوصاً اگر ریشه در مطالب واهی و خـرافـی داشـتـه بـاشـد. یـک شـاعـر مـوفـّق آیـیـنـی، شـاعـری اسـت کـه مـسـتـنـدات قابل ارایه ای ـ برای مطالبی که به آن می پردازد ـ در اختیار داشته باشد. 3 ـ پـرهـیـز از (تـکـرار مـکـرّرات) و زیـاده گـویـی، کـه ملال مخاطبان و خوانندگان اثر را به دنبال دارد. 4 ـ پـرهـیـز از بـیـان (مفهومی) و (غیر عینی)، که دامنه تأثیر اثر را کوتاه و گاه به حدّاقل می رساند. 5 ـ پـرهـیز از ترکیبات کلیشه ای در انواع قالب های شعری که ریشه در عدم خلاّقیّت و نوآوری دارد. 6 ـ پـرهـیـز از کـاربـرد صـنـایـع مـعـنـوی و غـیـر عـیـنـی، و عـنایت به آرایه های حسّی و تصویری، فرمهای طولی و مستدیر و... 7 ـ پـرهـیـز از القـای مـسـتـقـیـم و بـیـواسـطه (رسالت) و (پیام) عاشورا، که با ایجاد (فضاهای مناسب) برای القای غیر مستقیم می توان به دریافت (پیام) توسّط خود مخاطب کمک کرد. 8 ـ پرهیز از به کار بردن واژه های (مهجور) و (سخیف) و (غیر کارآمد) برای امروزی تر کردن زبان شعر. 9 ـ پرهیز از تقلید و گرته برداری از آثار دیگران. 10 ـ پـرهـیـز از صـبغه ماتمی صرف بخشیدن به شعر عاشورا و غفلت از به تصویر کشیدن مفاهیم (ارزشی) قیام کربلا. 11 ـ پرهیز از (گذشته گرایی) و تنفّس در فضای دیروز شعر عاشورا. 12 ـ پـرهـیز از بی تفاوتی در برابر ترفندهایی که به انحراف مسیر فکری افراد جامعه می انجامد، که رسالت شاعر آیینی امروز، برخورد آگاهانه با این گونه حرکات ایـذایـی و انـحـرافـی اسـت. مـثـلاً اگـر شـعـرای آیـیـنـی نـسـبـت بـه مـسـائل (روز) آگـاهـی کـافـی نـداشـتـه بـاشـنـد، مـسلّماً در ارزیابی پیامدهای این گونه مـسائل به بیراهه خواهند رفت. خصوصاً مسائلی که ریشه در باورهای مذهبی مردم داشته بـاشد که بی تفاوتی نسبت به آنها، به بیرنگ شدن (ارزشهای عاشورایی) در جامعه خـواهـد انـجامید. در حالی که اصلی ترین وظیفه شاعر آیینی در روزگار ما، پاسداری از ارزشـهـایـی است که در مکتب عاشورا آموخته است، و استمرار حاکمیّت این مفاهیم ارزشی در جامعه هنگامی تحقّق می یابد که شعر عاشورایی امروز در پاسداری از آنها دچار تردید نشود.